محفل انس با قرآن در روستای کترا نشتارود برگزار شد .
به همت اداره تبلیغات اسلامی تنکابن ، روز پنجشنبه 9 مرداد ماه سال 1393 مراسم محفل انس با قرآن کریم در روستای کترا در شهر نشتارود برگزار گردید .
از جمله برنامه های به اجرا در آمده دراین مجلس قرئت قرآن توسط قاریان ، اجرای مسابقه بین حاضرین ، قرائت مجلسی قاری جوان آقای حسین مشهدی ، و محمد ابراهیم گلین مقدم ، و برنامه پذیرایی و افطاری بود .
حضرت امام صادق(علیه السلام)مى فرماید: آن گاه كه قیامت برپا شود، منادى الهى فریاد زند: أین الرجبیّون؟»; كجایندآنانكه ماه رجب را گرامى داشتند و از آن، بهره ها بردند؟
از آن انبوه جمعیت، گروهى برخیزند كه نور جمالشان م را روشن كند.بر سر آنان تاج هاى شاهى كه مرصّع به درّ و یاقوت است، قرار دارد و در طرف راست هرنفراز آنان هزار فرشته، در سمت چپ نیز هزار فرشته به او كرامت و تعظیم الهى را تبریك گویند.
از جانبخدا ندا آید: بندگان و كنیزانم، به عزت و جلالم سوگند، شما را جاى و مقام گرامى و عطایاىفراوان دهم و شما را در جایى جاى دهم كه از زیر آن نهرها جارى است و شما در آن جاویدخواهید بود زیرا شما داوطلبانه براى من در ماهى كه من بزرگش داشتم روزه گرفتید. سپس،خطاب به فرشتگان فرماید: فرشتگان من! بندگان و كنیزان را به بهشت داخل كنید.
در اینجا حضرت صادق(علیهالسلام) فرمود: این پاداش، براى كسى است كه گرچه یك روز از اول یا وسط یا آخر ماه رجبرا روزه بدارد.(اقبال630)
**میلاد با سعادت حضرت اماممحمد باقر(ع) و حلول ماه پر خیر و برکت رجب بر شما مبارک**
الإمام الباقرُ والإمامُ الصادقُعلیهماالسلام :
ما لَكَ مِن صلاتِكَ الاّ ماأقبَلتَ علَیهِ فیها ، فإن أوهَمَها كُلَّها أو غَفَلَ عن أدائها لُفَّت فَضُرِبَ بهاوَجهُ صاحِبِها .
بحار الأنوار : 84 / 260 /59 منتخب میزان الحكمة : 326
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم: پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم خاتم الانبیا حضرت محمد بن عبدالله در سال ۵۷۱ م که مصادف با روز جمعه هفده ربیع الاول بود، در مکه چشم به جهان گشود و در چهل سالگی از طرف خداوند متعال به پیامبری برگزیده شد. حدود سیزده سال در مکه به صورت پنهان و نیمه پنهان به تبلیغ دین اسلام پرداخت. سپس در نتیجه فشارهای روزافزون کفار و مشرکان به مدینه هجرت کرد. پس از ده سال تبلیغ و تبیین احکام نورانی اسلام و تشکیل نخستین حکومت اسلامی در سن ۶۳ سالگی در روز دوشنبه ۲۸ صفر سال یازدهم هجری به ندای حق لبیک گفت و چشم از جهان فانی فرو بست.
امام حسن علیه السلام :
ت خردمندانه امام حسن علیه السلام و جایگاه والاى او در میان امّت،معاویه را واداشت تا در قدرت خویش نسبت به مخالفت با آن حضرت و ناشایستگى اش در تکیه زدن بر مسند خلافت به تردید افتد، زیرا او گامى مخالف با مصالح خدا یا امّت بر نمى داشت مگر آنکه امام حسن و درپى او امّت اسلامى بر وى اعتراض مى کردند.
از این رو کوششهاى معاویه با شکست مواجه شده و آرزوهایش به تباهى گراییده بود.
بنابراین در پى یافتن چاره اى بر آمد که او را تا اندازه بسیارى موفّق گرداند.
این چاره، ریختن خون امام حسن از طریق زهرى بود که براى همسر امام فرستاده بود.
پیش از این گفتیم که در منطق معاویه، ارتکاب هر جنایتى توجیه شده به شمار مى آمد.
بنابر تعبیر سخیف وى، خداوند سپاهیانى در عسل داشت.
هرگاه که او از کسى ناخشنود مى شد مقدارى از عسل را به زهر مى آمیخت و وى را بدین حیله از میان بر مى داشت.
معاویه این حیله را چند بار علیه امام حسن علیه السلام نیز آزمایش کرد، امّا این زهر در آن حضرت کارگر نیفتاد و کوشش معاویه با شکست مواجه شد.
از این رو معاویه به پادشاه روم نامه اى نوشت و از وى درخواست کرد که زهرى کشنده برایش ارسال دارد.
پادشاه روم در پاسخ معاویه گفت: درآیین ما روا نیست در کشتن کسى که با ما سر ستیز ندارد، همکارى کنیم.
معاویه در پاسخ به او پیغام داد.
این مرد (امام حسن) فرزند کسى است که در دیار تهامه خروج کرد(۱) و خواستار سرزمین پدرت شد.
من مى خواهم او را با زهر از میان بردارم تا مردم و کشور را از شرّ او آسوده سازم.
پادشاه روم آن زهر کشنده را براى معاویه فرستاد و معاویه نیز آن را به وسیله جعده، همسر خیانتکار امام حسن علیه السلام، که به خاندانى بد کار انتساب داشت،(۲) به آن حضرت نوشانید.
حکایتی از امام رضا علیهم السلام:
روزى گروهى از مردم در محضر امام رضا (ع) اجتماع نموده و از آن حضرت درباره مسائل دینى استفتا مىکردند. ناگاه مردى وارد مجلس شد و گفت: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسوُلِ اللَّه ». من از دوستان و شیعیان شما و اجداد طاهرین شما هستم. هماکنون از سفر حج برگشتهام و خرج راه را گم کرده و تهىدست شدهام و براى رسیدن به وطن نیاز به مبلغى پول دارم. اگر براى شما ممکن است، پولى را به من عنایت کنید تا به وطن برسم و در آن جا به همان مقدار از طرف شما صدقه دهم؛ زیرا من در شهر خود ثروتمندم.
حضرت فرمود: بنشین، خدا تو را رحمت کند! سپس رو کرد به مردم و پاسخ مسائل شرعى آنان را داد تا این که خانه از مردم خالى شد و همگان پراکنده گشتند، مگر سه چهار نفر. آنگاه امام (ع) وارد اندرونىِ خانه شد و پس از دقایقى بازگشت، اما به آن اتاق وارد نشد، بلکه از پشت در صدا زد: کجا است آن مرد خراسانى که نفقه راه خویش را گم کرده بود؟ آن مرد برخاست و عرض کرد: اینجا هستم. امام (ع) از بالاى در، دویست دینار (اشرفى) را به او داد و فرمود: این مقدار را بگیر و هزینه سفر و بازگشت به وطن کن، و لازم نیست آن را از جانب من صدقه بدهى. اکنون از این جا بیرون برو تا من تو را نبینم و تو نیز مرا نبینى.
مرد خراسانى اشرفیها را گرفت و از امام تشکر کرد و از آن جا بیرون رفت. سپس امام وارد اتاق شد یکى از اصحاب، که ناظر این جریان بود، از امام (ع) پرسید: فداى تو گردم، عطاى وافر بخشیدى و بىنیازش کرد، اما چرا روى از او پوشاندى؟ امام (ع) فرمود: زیرا نخواستم ذلت سؤال را در چهره او مشاهده کنم. جدم، پیامبراکرم(ص) فرمود: پنهان کننده نیکى، هر عملش معادل هفتاد حج است.
امام رضا(ع) با این عمل خویش به شیعیان و مسلمانان آموخت در برابر وضعیت نامطلوب همکیشان و برادران خود احساس مسؤولیت کرده و بدون چشمداشت یا منّتى، نیازهاى او را برآورده نمایند و این گونه، صفا و صمیمیت را در جامعه حاکم گردانند .
حضرت امیرالمومنینعلی علیه السلام فرمود:
روزی رسول خدا صلیالله علیه و آله بر ما در منزل وارد شد. فاطمه علیها السلام نزدیک دیگ غذا نشسته بودو من هم برایش عدس تمیز میکردم. آن حضرت مرا با لقب ابالحسن میخواندند، عرض کردم:بفرمایید.
اظهار داشتند: بشنواز من آنچه را که به دستور پروردگارم میگویم! هیچ مردی نیست که در کارهای منزل بههمسرش کمک کند، مگر اینکه پاداش او به هر تار مویی که بر بدنش روییده باشد، ثواب یکسال عبادتی است که تمام روزهایش را روزه گرفته و تمام شبهایش را به عبادت ایستاده،شب زنده داری کرده باشد و خداوند به او ثوابی میبخشد که به انبیای صابر خود مثل حضرتداوود و یعقوب و عیسی علیهم السلام بخشیده باشد.
ای علی! کسی کهدر کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید، پروردگار اسمشرا در دفتر شهدا ثبت میکند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی کهبر میدارد به آن مرد ثواب حج و عمره میدهد و به هر قطره ای که از بدنش عرق بیایدیک خانه در بهشت برایش منظور مینماید.
ای علی! یک ساعتخدمت کردن به همسر در کارهای خانه بهتر از عبادت هزار سال و هزار حج و هزار عمره وبهتر از آزادی هزار بنده در راه خدا و هزار جنگ در راه دین و عیادت از هزار مریض وهزار نماز جمعه و هزار تشییع جنازه و هزار گرسنه ای که برای رضای خداوند رحمان سیرگردد و هزار را پوشاند و هزار اسب در راه پروردگار دادن و برایش بهتر از هزاردینار به مستمندان صدقه دادن و بهتر از تلاوت تورات و انجیل و زبور و قرآن است و بهتراز آزاد کردن هزار اسیر و بخشیدن هزار شتر به فقراست و چنین مرد خدمتکار به همسر، ازدنیا بیرون نمیرود مگر این که جایگاه خوب خود را در بهشت ببیند.
ای علی! کسی کهروگردانی و تکبر نکند در خدمت به همسرش بدون حساب وارد بهشت میشود.
ای علی! خدمت بههمسر کفاره (پاک کننده) گناهان کبیره است و خاموش کننده آتش خشم پروردگار جبار و صداقازدواج با حورالعین و این خدمت موجب زیادی خوبیها و علو مقام است. ای علی! خدمتکارهمسر نمیشود مگر شخص صدیق و درستکار و یا شهید و یا مردی که خداوند متعال خیر دنیاو آخرت را برایش خواسته باشد.
بحارالانوار، ج13، ص 133
جامع الاخبار ص102
مرحوم سیّد بن طاووس در كتاب فلاح السّائل آورده است
روزى حضرت فاطمة اهرا(سلام اللّه علیها) به محضر مبارك پدر بزرگوارشان رسول گرامى اسلام(صلّى اللّه علیه و آله) وارد شدند و اظهار داشتند:
اى پدر جان! جزاى آن دسته از مردان و نى كه نماز را سبك مى شمارند چیست؟
پیامبر خدا(صلوات اللّه علیه) فرمودند:
دخترم، فاطمه جان! هر كس نماز را سبك شمارد و به شرایط و دستورات آن بى اعتنائى نماید، خداوند او را به پانزده نوع عقاب، مجازات مى گرداند كه شش نوع آن در دنیا، سه نوع آن موقع مرگ و جان دادن، سه نوع در قبر و سه نوع دیگر در قیامت آن هنگامى كه از قبر بر انگیخته شود خواهد بود.
متن كامل این پست را در ادامه مطلب مشاهده نمائید.
درباره این سایت